خزان کردن

لغت نامه دهخدا

خزان کردن. [ خ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) زرد شدن و ریختن برگ درختان و دیگر نباتات. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

زرد شدن و ریختن برگ درختان و دیگر نباتات .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال فنجان فال فنجان فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال جذب فال جذب