خراشان

لغت نامه دهخدا

خراشان. [ خ َ ] ( نف ) خراشنده. ( یادداشت بخط مؤلف ). || ( ق ) در حال خراشیدن. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

خراشنده یا در حال خراشیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم