خراشان

لغت نامه دهخدا

خراشان. [ خ َ ] ( نف ) خراشنده. ( یادداشت بخط مؤلف ). || ( ق ) در حال خراشیدن. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

خراشنده یا در حال خراشیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال فرشتگان فال فرشتگان فال ارمنی فال ارمنی