خجسته سروش

لغت نامه دهخدا

خجسته سروش. [ خ ُ ج َ ت َ / ت ِ س ُ ] ( اِ مرکب ) سروش خجسته. فرشته مبارک قدم. هاتف مبارک :
یکایک بیاید خجسته سروش
بسان پری پلنگینه پوش.فردوسی.بفرمان یزدان خجسته سروش
مرا روی بنمود در خواب دوش.فردوسی.درود آوریدش خجسته سروش
کزین بیش مخروش و باز آر هوش.فردوسی.سحرگه مرا چشم نغنود دوش
ز یزدان بیامد خجسته سروش.فردوسی.

فرهنگ فارسی

سروش خجسته فرشته مبارک قدم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال اعداد فال اعداد فال پی ام سی فال پی ام سی فال آرزو فال آرزو