لغت نامه دهخدا
عماری از بر ترکی تو گفتی
که طاووس است از پشت حواصل.منوچهری.زرین همای چتر سپهر است بال تو
بی بال چون حواصل آگین چه مانده ای.خاقانی.و رجوع به بحر الجواهر و ابن بیطار و تحفه حکیم مؤمن و ذخیره خوارزمشاهی شود. || پوستین و جامه ای که از پوست حواصل سازند.