حالو

لغت نامه دهخدا

حالو. ( اِ ) صورت دیگری از خالو، بمعنی خال و دایی.
- امثال :
یکی نگفت حالو خرت بچند ؟
|| ( ص ) زبون. ابله.

فرهنگ فارسی

صورت دیگری از خالو بمعنی دایی و خال
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم