جنازه کش

لغت نامه دهخدا

جنازه کش. [ ج َ / ج ِ زَ / زِ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) آنکه جنازه را بردارد. ( آنندراج ) :
اغیار را جنازه کشی غیر ما نبود
ما بهر خاطرتو بلاها کشیده ایم.آصفی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

آنکه جنازه را بر دارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال تاروت فال تاروت فال ارمنی فال ارمنی فال قهوه فال قهوه