جفا زده

لغت نامه دهخدا

جفازده. [ ج َ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) مظلوم. ( آنندراج ). جفارسیده. ستم دیده :
ای عاشق جفازده فریاد شرطنیست
گر دوست غائب است غم دوست حاضر است.امیرمعزی.

فرهنگ فارسی

مظلوم جفا رسیده ستم دیده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال ای چینگ فال ای چینگ فال قهوه فال قهوه فال کارت فال کارت