جای دندان

لغت نامه دهخدا

جای دندان. [ ی ِدَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گوشتی که دندانها از آن روید و بعربی لثه خوانند. ( بهار عجم ) :
آن زمانم که حسرت نان بود
جای نانم بکام دندان بود
این زمانم که نان در انبانست
جای دندان بجای دندانست.شعوری کاشی ( از بهار عجم ).

فرهنگ فارسی

گوشتی که دندان ها از آن روید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال عشقی فال عشقی فال تماس فال تماس فال لنورماند فال لنورماند