جا انداختن. [ اَت َ ] ( مص مرکب ) رختخواب گستردن. || استخوان از جای رفته را بجای خود بازآوردن. ( شکسته بندی ). || کسی یا چیزی را بموقعی دلخواه آوردن.
فرهنگ معین
(اَ تَ ) (مص م . ) ۱ - رختخواب انداختن . ۲ - استخوان جابه جا شده را در جای خود قرار دادن . ۳ - از قلم انداختن ، چیزی را فراموش کردن .
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- رختخواب انداختن گستردن رختخواب ۳.- چیزی را کاملا در محل مخصوصش انداختن : (( شیشه را شیشه گر در پنجره جاانداخت . ) ) ۳- استخوان از جای در رفته را بجای خود باز آوردن. ۴- کسی یا چیزی را بموقعی دلخواه آوردن .
ویکی واژه
رختخواب انداختن. استخوان جابه جا شده را در جای خود قرار دادن. از قلم انداختن، چیزی را فراموش کردن.