تیز گویا

لغت نامه دهخدا

تیزگویا. ( ص مرکب ) تیزگفتار. که سخن تند گوید. درشت سخن :
ز جنگ آوران تیزگویا مباد
چو باشد دهد بی گمان سر بباد.فردوسی.رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

تیز گفتار که سخن تند گوید درشت سخن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال نخود فال نخود فال آرزو فال آرزو