تیز سیر

لغت نامه دهخدا

تیزسیر. [ س َ ] ( ص مرکب ) تندرفتار. تیزرو. تیزگام :
دیرخواب و زودخیز و تیزسیر و دوربین
خوش عنان و کش خرام و پاکزاد و نیکخوی.منوچهری.رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

تند رفتار تیز رو تیز گام
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال ارمنی فال ارمنی فال عشق فال عشق فال قهوه فال قهوه