لغت نامه دهخدا
کلکش زده دم ز نکته های قلمی
زد بر قد خط، راست قبای قلمی
هرگز نشود سپید زیرا که کشد
در چشم دوات توتیای قلمی.محمدعلی ماهر ( از آنندراج ).آید چو توتیای قلم یک قلم مرا
از سوز دل عیان بنظر استخوان و مغز.باقیای کاشی ( ایضاً ).رجوع به توتیا شود.