تهی پائی

لغت نامه دهخدا

تهی پائی. [ ت َ / ت ِ / ت ُ ] ( حامص مرکب ) کنایه از برهنه پائی است. ( آنندراج ) :
پای سعیم شده از خار رهت پوشیده
چاره زین به نتوان کرد تهی پائی را.کلیم ( از آنندراج ).آن راه نوردم که تهی پائی خود را
پیوسته نهان از نظر آبله دارم.صائب ( از آنندراج ).رجوع به تهی و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

کنایه از برهنه پائی است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال کارت فال کارت