تنگ بخت

لغت نامه دهخدا

تنگ بخت. [ ت َ ب َ ] ( ص مرکب ) کم بخت و بی نصیب و بدبخت و تهی دست. ( ناظم الاطباء ) :
مگر تنگ بختت فراموش شد
چو دستت در آغوش آغوش شد؟( بوستان ).رجوع به تنگ بختی و تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم