تلمن

لغت نامه دهخدا

تلمن. [ ت َ م ِ ] ( هزوارش ، اِ ) بینی آدمی و حیوانات دیگر باشد به زبان زند و پازند، و به عربی انف گویند. ( برهان ). به زبان زند و پازند بینی آدمی و دیگر جانوران. ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). خرطوم و منقار. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

بینی آدمی و حیوانات دیگر باشد به زبان زند و پازند .

دانشنامه عمومی

تِلمَن جماعت و شهرکی در جنوب غربی کشور تاجیکستان است که در ناحیهٔ قوم سنگیر ولایت ختلان قرار دارد. جمعیت این جماعت ۱۶٬۷۶۶ است.
تلمن (زاوخان). تلمن ( به لاتین: Telmen ) یک منطقهٔ مسکونی در مغولستان است که در استان زوخان واقع شده است.
تلمن (شهرستان ایسیق آتا). تلمن ( به قرقیزی: Тельман، تەلمان ) یک منطقهٔ مسکونی در قرقیزستان است که در شهرستان ایسیق آتا واقع شده است. تلمن ۱٬۱۳۵ نفر جمعیت دارد و ۱٬۰۸۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم