تقویت کردن

لغت نامه دهخدا

تقویت کردن. [ ت َ وِ ی َ ک َ دَ ] ( مص مرکب )نیرو دادن. توانا کردن. قدرت دادن : خلقی به تعصب بر وی گرد آمدند و تقویت کردند. ( گلستان ).
گر تقویت کنی ز ملک بگذرد بشر
ور تربیت کنی به ثریا رسد ثری.سعدی.رجوع به تقویت و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

نیرومند کردن نیرو دادن قوه دادن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم