تفره

لغت نامه دهخدا

( تفرة ) تفرة. [ ت ِ رَ / ت ُ رَ/ ت ُ ف َ رَ / ت َ ف ِ رَ ] ( ع اِ ) مغاکچه لب بالایین.( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). نقره ای بر وسط لب بالا. ( از اقرب الموارد ). دایره ای که زیر بینی ،در وسط لب زبرین است. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
تفرة. [ ت َ ف ِ رَ ] ( ع اِ ) گیاهی است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). یک نوع گیاهی. ( ناظم الاطباء ). || سبزه نودمیده و گیاه ریزه که زیر درخت روید یا گیاه ریزه که مواشی چریدنش نتواند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

گیاهی است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال تک نیت فال تک نیت فال فنجان فال فنجان فال احساس فال احساس