تعطش

لغت نامه دهخدا

تعطش. [ ت َ ع َطْ طُ ] ( ع مص ) تشنه نمودن بتکلف. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تشنگی نمودن بی تشنگی. ( از اقرب الموارد ). || تشنگی و تشنه شدن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ).

فرهنگ عمید

۱. اظهار عطش کردن، خود را به تشنگی زدن.
۲. اظهار اشتیاق کردن به کسی یا چیزی، مانند اشتیاق تشنه به آب.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم