تشنیف

لغت نامه دهخدا

تشنیف. [ ت َ ] ( ع مص ) گوشواره در گوش کسی کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ). ورگوشی در گوش کسی کردن. ( زوزنی ). گوشواره نهادن زن را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || آرایش کردن کلام را. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

گوشواره در گوش کسی کردن گوشواره نهادن زن را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال راز فال راز فال میلادی فال میلادی فال رابطه فال رابطه