بیمار نواز

لغت نامه دهخدا

بیمارنواز. [ ن َ ] ( نف مرکب ) نوازش کننده بیمار :
همه بیمارنوازان و مسیحانفسید
مدد روح به بیمار مگر بازدهید.خاقانی.

فرهنگ فارسی

نوازش کنند. بیمار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس فال فنجان فال فنجان فال اوراکل فال اوراکل