بیشه ستان

لغت نامه دهخدا

بیشه ستان. [ ش َ / ش ِ س ِ / شِس ْ ] ( اِ مرکب ) ( از: بیشه + ستان ، پسوند مکان ، همچون گلستان و ترکستان و جز اینها ) بیشه سار. آنجا که بیشه بود. جای بابیشه :
گوهرذوالفقار او گرنه علی است چون کند
بیشه ستان رزم را آتشی و غضنفری.خاقانی. || ( نف مرکب ) ستاننده بیشه :
بیشه ستان بتیرها ایمن از آتش سنان
شیردلان ز نیزه ها بیشه فزای معرکه.خاقانی.

فرهنگ فارسی

بیشه سار . آنجا که بیشه بود . جای با بیشه .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم