بیرون سرا

لغت نامه دهخدا

بیرون سرا. [ س َ ] ( اِ مرکب ) برون سرا. بیرون سرای. || زری که در غیر ضرابخانه سکه شده باشد. ( از برهان ) ( از جهانگیری )( از رشیدی ) ( از انجمن آرا ) ( از ناظم الاطباء ). آن رابیرونی نیز گویند. ( آنندراج ). برون سرا :
به اول سینه با من همچو سیم پاک بنمودی
به آخرامتحان کردم زر بیرون سرا بودی.نزاری.رجوع به برون سرا شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) زری که در غیر ضرابخانه سکه شده باشد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال حافظ فال حافظ فال پی ام سی فال پی ام سی