بی زنی

لغت نامه دهخدا

بی زنی. [ زَ ] ( حامص مرکب ) حالت و کیفیت بی زن.زن نداشتن. همسر نداشتن. عزب بودن. مجردی. عزوبت.

فرهنگ فارسی

زن نداشتن همسر نداشتن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال نخود فال نخود فال قهوه فال قهوه فال اعداد فال اعداد