بهروزه

لغت نامه دهخدا

بهروزه. [ ب ِ زَ / زِ ] ( اِ مرکب )بمعنی بهروز است که بلور کبود صاف کم قیمت باشد. ( ازبرهان ). بهروج. بهروجه. بهروز. بلور کبود در نهایت صافی و لطافت و خوش رنگ و بغایت کم بها. ( رشیدی ) ( جهانگیری ). بهروجه. بهروز. بهروج. بلور کبود شفاف کم قیمت. ( از ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ) :
شاهیم نه شهروزه طفلیم نه بهروزه
عشقیم نه سردستی مستیم نه از سیکی.مولوی.|| کندر هندی. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( فرهنگ فارسی معین ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به بهروج و بهروجه و بهروز شود.

فرهنگ عمید

= بهروز

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - بلور کبود شفاف کم قیمت .

فرهنگ اسم ها

اسم: بهروزه (دختر) (فارسی) (تلفظ: behruze) (فارسی: بِهروزه) (انگلیسی: behruze)
معنی: خوشبخت، سعادتمند، ( بهروز، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به بهروز، م بهروز، بلور کبود و شفاف، ( بهروز + ه ( پسوند نسبت ) )، بهروز به علاوه بلور کبود و شفاف، نام همسر شاه اسماعیل صفوی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال تاروت فال تاروت فال تماس فال تماس فال تاروت فال تاروت