بلوله

لغت نامه دهخدا

( بلولة ) بلولة. [ ب ُ لو ل َ ] ( ع اِ ) حال : کیف بلولتک ؛ حالت چگونه است. ( منتهی الارب ) ( از ذیل اقرب الموارد از قاموس ). || طویته علی بلولته و بلوله ؛ او را تحمل کردم با وجود عیب و بدی که در او بود. ( از ذیل اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

حال گویند کیف بلولتک یعنی حالت چگونه است ٠ یا گویند طویته علی بلولته و بلوله یعنی او را تحمل کردم با وجود عیب و بدی که در او بود ٠

دانشنامه عمومی

بلوله ( به لاتین: Bolowleh ) یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولایت بامیان واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال رابطه فال رابطه فال کارت فال کارت