بسون

لغت نامه دهخدا

بسون. [ ب َ ] ( اِ ) از اصطلاحات هیئت هندیان. رجوع به بس و ماللهند ص 145 س 9 به بعد شود.
بسون. [ ب ُس ْ س ] ( ع اِ ) بسون الملوک. نوعی مشروب مسموم. دوای مایع مسموم برای حیوانات. ( دزی ج 1 ص 87 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم