برافزودن

لغت نامه دهخدا

برافزودن. [ ب َ اَ دَ ] ( مص مرکب ) افزودن. زیاد کردن. افزایش دادن. افزون ساختن. افزونی دادن :
تو بر خویشتن برمیفزای رنج
که ما خود گشائیم درهای گنج.دقیقی.رجوع به افزودن شود.

فرهنگ فارسی

زیاد کردن افزایش دادن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تماس فال تماس فال پی ام سی فال پی ام سی فال تک نیت فال تک نیت