الحزن

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
حزن (۴۲ بار)
اندوه. غصه (قاموس، صحاح) چشمانش از غصّه سفید (نابینا) گردید. در (ب ث ث) گذشت که مراد از بثّ، اندوهی است که شخص قادر به کتمان آن نیست و آن را اظهار می‏کند معنی آیه: من اندوه و غصّه خود را فقط به خدا شکایت می‏کنم. حَزَن (بر وزن فرس) مانند حزن به معنی اندوه است (مجمع) راغب نیز هر دو به یک معنی گفته است . لام در «لیکون» برای عاقبت است چنانکه مجمع گفته و مراد از حزن سبب حزن است و آن از باب مبالغه است (المیزان) معنی آیه: آل فرعون او را از آب گرفتند و عاقبت این کار آن بود که موسی برای آنها دشمن و باعث اندوه باشد . ناگفته نماند اصل حزن به معنی سختی زمین یا زمین سخت است و چون اندوه یک نوع گرفتگی و خشونت قلب است لذا به آن حزن گفته‏اند (مجمع ذیل آیه‏92 توبه) و در نهج البلاغه خطبه 1 هست «ثُمَّ جَمَعَ سُبْحانَهُ مِنْ حَزْنِ الْاَرْضِ وَ سَهْلِها..» یعنی خدا از سخت و نرم زمین خاکی گرد آورد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم