ابراهیم میرزا

لغت نامه دهخدا

ابراهیم میرزا. [ اِ ] ( اِخ ) برادرزاده نادرشاه افشار. چون برادر او علیشاه ( عادل شاه )در مشهد مقدس جانشین نادر گشت ابراهیم میرزا صاحب اختیار فارس شد و در سال 1162 هَ.ق. بمخالفت علیشاه برخاسته بین آنان در سلطانیه محاربتی روی داد. علیشاه مغلوب و اسیر گشت و ابراهیم میرزا خود را شاه خواند اما امرای خراسان بدان امر تن ندادند و شاهرخ میرزا را بسلطنت برداشتند، و سپاهیان ابراهیم بپراکندندو او سرانجام دستگیر و مقتول شد. ( از روضةالصفا ).
ابراهیم میرزا. [ اِ ] ( اِخ ) رجوع به ابراهیم بن شاهرخ شود.
ابراهیم میرزا. [ اِ ] ( اِخ ) فرزند بهرام میرزابن شاه اسماعیل صفوی. او شاعر بوده و جاهی تخلص میکرده و به امر جد خود اسماعیل بقتل رسیده است.
ابراهیم میرزا. [ اِ] ( اِخ ) از امرای بدخشان ، فرزند سلیمان میرزا. آنگاه که با پدر خویش به تسخیر بلخ رفت در جنگ اسیر شد و در 967 هَ.ق. به امر محمدخان حاکم بلخ کشته گشت.
ابراهیم میرزا. [ اِ] ( اِخ ) اردوبادی. شاعر فارسی. در زمان سلطنت شاه جهان به هندوستان رفت و معلم فرزندان جعفرخان گردید وعاقبت در زمره درویشان درآمده ترک و تجرید گزید.

فرهنگ فارسی

شاعر فارسی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال اعداد فال اعداد فال تاروت فال تاروت فال ای چینگ فال ای چینگ