الانسان

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی نَفْساً: شخصی - کسی (کلمه نفس در اصل به معنای همان چیزی است که به آن اضافه میشود مثلاً "نفس الانسان" یعنی خود انسان و"نفس الحجر" یعنی خود سنگ است)
معنی نَفْسِی: خودم (کلمه نفس در اصل به معنای همان چیزی است که به آن اضافه میشود مثلاً "نفس الانسان" یعنی خود انسان و"نفس الحجر" یعنی خود سنگ است)
معنی نَفْسٍ: نفـْس - جان - خود (کلمه نفس در اصل به معنای همان چیزی است که به آن اضافه میشود مثلاً "نفس الانسان" یعنی خود انسان و"نفس الحجر" یعنی خود سنگ است)
معنی نَفْسِهِ: خودش - نفسش - جانش (کلمه نفس در اصل به معنای همان چیزی است که به آن اضافه میشود مثلاً "نفس الانسان" یعنی خود انسان و"نفس الحجر" یعنی خود سنگ است)
معنی نَّفْسِهَا: خودش - نفسش - جانش (کلمه نفس در اصل به معنای همان چیزی است که به آن اضافه میشود مثلاً "نفس الانسان" یعنی خود انسان و"نفس الحجر" یعنی خود سنگ است)
معنی نُّفُوسُ: نفسها - جانها(کلمه نفس در اصل به معنای همان چیزی است که به آن اضافه میشود مثلاً "نفس الانسان" یعنی خود انسان و"نفس الحجر" یعنی خود سنگ است)
معنی نُفُوسِکُمْ: نفسهایتان - جانهایتان- دلهایتان(کلمه نفس در اصل به معنای همان چیزی است که به آن اضافه میشود مثلاً "نفس الانسان" یعنی خود انسان و"نفس الحجر" یعنی خود سنگ است)
معنی دَّهْرِ: در اصل به معنای طول مدت عالم از اول پیدایش تا آخر انقراض آن بوده ، و در آیه شریفه "هل اتی علی الانسان حین من الدهر" به همین معنا است ، ولی بعد از آن هر مدت طولانی را هم دهر گفتهاند .
معنی نَفْسِکَ: خودت (کلمه نفس در اصل به معنای همان چیزی است که به آن اضافه میشود مثلاً "نفس الانسان" یعنی خود انسان و"نفس الحجر" یعنی خود سنگ است. در عبارت "کفَیٰ بِنَفْسِکَ ﭐلْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیباً"با اینکه کلمه نفس مؤنث است فعل آن را مذکر آورده ، از این جهت ...
ریشه کلمه:
انس (۳۳۸ بار)
این کلمه 65 بار در قرآن مجید بکار رفته است، با مراجعه به موارد آن خواهیم دید که از آن جسد ظاهری و صورت ظاهری مراد نیست چنانکه در بشر مراد است، بلکه باطن و نهاد و استعداد و انسانیّت و عواطف او در نظر است، مثل ، ، ، ، در آیاتی که راجع به اول خلقت و عنوان آنها انسان است مثل ، اگر در ما قبل و ما بعد آیات دقت شود خواهیم دید که صورت ظاهر از آنهامراد نیست. فرق مشروح میان انسان و بشر در بشر خواهد آمد، بعضی از آنچه قرآن درباره انسان آورده به قرار ذیل است: 1- انسان از گل خشک شده از لجن سیاه و بد بو و کهنه آفریده شده تفضیل این سخن در آدم دیده شود. 2- انسان نسبت به ذاتش و جنبه حیوانیّتش، ضعیف آفریده شده است و ستمگر، نا سپاس، عجول، تنگ چشم، مجادله کن، نادان، خودپسند، کم صبر، پر طمع و یاغی است، ولی نسبت به جوهره انسانیّت و ایمان و درک و تربیت و عقلش، یک موجود بسیار عالی و پر ارزش است، او و جن دو موجود بسیار با ارزش روی زمین و حامل امانت و تکلیف خداوندی‏اند و قرآن از آن دو ثَقَلان (دو چیز پر قیمت و وزین) تعبیر می‏کند . آری انسان در مرحله اول مشمول «اِنَّ الاِنسانِ لَظَلومُ کَفّار - وَ کانَ الاِنسانُ عَجوُلا - وَ کانَ الاِنسانُ اَکَثَرَ شَیی‏ءِ جَدَلا - اِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهولا - اِنَّ الاِنسانَ خُلِقَ هَلوعاً - خُلِقَ الاِنسانُ ضَعیفاً - وَ کانَ الاِنسانُ کَفُوراً» است و در مرحله‏ی دوّم از اهل «اِنَّهُ مِنْ عَبادِنا المُخلَصین - اِنّا وَجَدْناهُ صَابراً نِعْمَ الْعَبدْ اِذا ذُکِرَ اللَّه وَجلَت قُلُبُهُم - لا تُلهیهِم تِجارَةٌ وَ لا یَبعٌ عَن ذِکْرِ اللَّه - یَبیتونَ لرَبِّهِم سُجَّداً وَ قیاماً - وَ لَقَد کَرَّمنا بَنی آدَمَ» می‏باشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم