الزاهدین

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
زهد (۱ بار)
بی اعتنائی (اقرب) . در «بخس» کذشت که در نقص کمّی و کیفی هر دو به کار می‏رود شاید مراد از ان در آیه نقص کبفی باشد در این صورت «دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ» نقص کمّی آن را می‏رساند. و ایضاً به نظر می‏آید ضمیر «فیه» به یوسف بر گردد نه به «ثمن» یعنی: او را به قیمت معیوب و درمی چند فروختند و درباره وی بی اعتنا بودند همین قدر می‏خواستند که پولی به کف آرند و اگر بی اعتنا نبودند به قیمت ارزان نمی‏فروختند. این کلمه فقط یک دفعه در قرآن مجید آمده است و زهد که این همه تعریف دارد همان بی اعتنائی به دنیا است که فرموده . زاهد کسی است که به امدن و رفتن دنیا بی اعتنا باشد. کار کند، تلاش نماید، استفاده کند ولی در عین حال به دنیا بی اعتنا باشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم