امتحان الهی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] «تلک الایام نداولها بین الناس ولیعلم الله الدین آمنوا... .»
هرگاه ما از یک موجود انتظاری داشته باشیم و بخواهیم آن رادر مقصدی به کار بریم نخست یک سلسله اعمالی روی آن موجود انجام می دهیم تا صلاحیت و یا عدم صلاحیت آن را نسبت به آن مقصدی که داریم بفهمیم و نام این اعمال را امتحان می گذاریم. توضیح آن که: اگر ما چگونگی یک موجود رااز نظر صلاحیت آن برای یک مقصد ندانیم و یا این که باطن آن رااز نظر داشتن یا نداشتن صلاحیت دانسته ایم ولی مایلیم که آن را به منصه ظهور برساند، یک سلسله اموری را که سازگار و متناسب با مقصد است بر او وارد می سازیم تا وضعیت باطنی آن به وسیله پذیرش یا عدم پذیرش آن امور، ظاهر گردد و نام این عمل، امتحان و اختیار و استعلام و نظایر آن می باشد.
کیفیت امتحان الهی
این معنی بعینه منطبق با وضعی است که خدای تعالی نسبت به بندگان انجام می دهد، مانند آوردن شرایع و یا پدید آوردن یک سلسله حوادثی در زندگی بشر و این برای آن است که صلاحیت و عدم صلاحیت بشر، نسبت به مقصدی که ادیان اورا به آن دعوت می نمایند ظاهر شود.
تفاوت امتحانات الهی باامتحانات بشر
فرقی که بین امتحانات الهی و امتحانات بشری وجود دارد این است که ما غالباًاز باطن اشیاء بی خبر بوده واز مجرای امتحان کوشش می کنیم که باطن آنها را تشخیص داده و نادانی خود را نسبت به باطن اشیاء برطرف سازیم و چون جهل و نادانی نسبت به خدای تعالی، ممتنع است و خزانه ی تمام امور پنهانی، نزد اوست، امتحان او نیزاز بشر برای استعلام و یادگیری نمی باشد، بلکه صرفاً برای این است که صلاحیت باطنی او از نظر استحقاق ثواب یا عقاب به منصه ظهور برسد، و لذا خداوند خود نام این امتحان را بلاء و ابتلاء و فتنه گذارده و بطور عام فرموده است «انا جعلنا ما علی الارض زینه لها لنبلوهم ایهم أحسن عملا.»
کهف/سوره ۱۸، آیه ۷.
...
[ویکی اهل البیت] یکی از سنت­های الهی، رشد مردم در لابلای حوادث و آزمایش­های پی در پی است. اینجاست که حجت خدا بر خلق تمام می­شود و سعادت و شقاوت قابل تفکیک می­گردد.
این موضوع در لغت با الفاظ امتحان، ابتلاء، تمحیص و فتنه بکار رفته است. امتحان از ریشه (محن)؛ گداختن نقره و غیره و پاک کردن آن از آلودگی و ابتلاء از ریشه (بلی)؛ کهنه شدناست، تمحیص (مَحْص)؛ خالص شدن چیزی است از عیبی که در آن هست. و کلمه «فتنه» در اصل به معنای انداختن طلا در کوره آتش است تا خالصی­ها از ناخالصی­ها تمییز داده شود.
در اصطلاح امتحان آزمودن و آشکارساختن حقیقت چیزی است و امتحان را از آن جهت ابتلاء گویند که گویا ممتحن، امتحان شده را از کثرت امتحان کهنه می­کند. که هم در خیر استعمال می­شود و هم در شر.در اینجا مقصود از تمحیص؛ آزمایش انسان به وسیله تکالیف سخت و دشوار است تا خوبان از بدان جدا شوند. کلمه فتنه نیز به معنای هر عملی است که به منظور آزمایش حال چیزی انجام گیرد.
امتحان یک سنت همیشگی و جاودانی الهیاست که امتحان کننده آن خداست. تمام جهان، صحنه آزمایش و تمام مردم حتی پیامبران نیز مورد امتحان قرار می گیرند و سنتی است که در تمام امت های پیشین نیز جاری بوده است.
«آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم» به حال خود رها می شوند و آزمایش نخواهند شد؟! ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم (و اینها را نیز امتحان می کنیم) باید علم خدا درباره کسانی که راست می گویند و کسانی که دروغ می گویند تحقق یابد!».
در مقام ادعا هر کس می تواند خود را برترین مؤمن، بالاترین مجاهد و فداکارترین انسان معرفی کند، باید وزن و قیمت و ارزش این ادعاها از طریق آزمون روشن شود؟ در این میان آزمایش انبیاء شدیدتر از دیگران است. پس از آن آزمایش اوصیاء آنان و از آن پس صفوف مؤمنان؛ هر صفی که به اوصیا و انبیا نزدیکتر باشند، آزمایش مشکل­تری دارند. زیرا شدت بلیات تابع شدت ادراک است و هر کس عظمت و جلالت ربوبیت را بیشتر ادراک کند و مقام مقدس حق متعال را زیادتر بشناسد امواج امتحانات بیشتری متوجه او می­شود.
از موضوعاتی که در آیات قرآنی بسیار تذکر داده شده و در آن حدود بیست مرتبه این مسئله مطرح شده و بندگان را به آن متوجه ساخته است. موضوع امتحان است که حتی هدف خلقت، آزمایش انسان دانسته شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال کارت فال کارت فال حافظ فال حافظ فال درخت فال درخت