باده کشیدن

لغت نامه دهخدا

باده کشیدن. [ دَ / دِ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) باده نوشیدن. باده خوردن. باده گرفتن :
باده گر اندک وگر بسیار می باید کشید
گر کمان صد من بود یک بار می باید کشید.ملا قاسم ( از آنندراج ).و رجوع به باده گرفتن شود.

فرهنگ فارسی

می نوشیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال لنورماند فال لنورماند فال سنجش فال سنجش فال فرشتگان فال فرشتگان