لغت نامه دهخدا
اوزون. [ اِ وَزْ زو ] ( ع اِ ) ج ِ اِوَزّ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ). رجوع به اِوَزّ شود.
اوزون. [ اُ زُن ْ ] ( فرانسوی ،اِ ) شکل دگروار اکسیژن با فرمول شیمیایی O3 ( هر مولکول آن سه اتم اکسیژن دارد ). گازی است آبی رنگ ، بی ثبات و با بوی نافذ. اثر آن از اکسیژن شدیدتر است. یک برابرونیم از اکسیژن سنگین تر است. در تخلیه برق در اکسیژن تشکیل می شود. پس از رعد و برق در هوا موجود است. بعنوان رنگ زدا و برای تصفیه آب و هوا بکار میرود. ( دایرةالمعارف فارسی ).