السموم

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
سمم (۴ بار)
«سَمُوم» در لغت به معنای باد سوزانی است که گویی در تمام روزنه های پوست بدن انسان نفوذ می کند; زیرا عرب به سوراخهای بسیار ریز پوست بدن، «مَسْأَم»، می گوید و سموم نیز به همین مناسبت بر چنین بادی اطلاق می شود و مادّه «سمّ» نیز از همان است; چرا که در بدن نفوذ کرده و انسان را می کشد یا بیمار می سازد.
«زمخشری» در «کشاف» می گوید: «سموم» به بادهای موذی و کشنده ای می گویند که در روز میوزد.
«مَسْأَم» از «سموم» گرفته شده و «سموم» در لغت به معنای باد سوزانی است که گویی در تمام روزنه های پوست بدن انسان نفوذ می کند; زیرا عرب به سوراخ های بسیار ریز پوست بدن «مَسْأَم» می گوید، و سموم نیز به همین مناسبت بر چنین بادی اطلاق می شود و مادّه «سم» نیز از همان است چرا که در بدن نفوذ کرده و انسان را می کشد یا بیمار می سازد.
سُمّ (به فتح اول و فتح آن) به معنی سوراخ است. راغب تنگ بودن آن را نیز قید کرده مثل سوراخ سوزن و بینی. زهر را از آن سمّ گ‏ویند که در سوراخ کوچک در بدن را سمّ (به فتح و ضم( گویند. جمع آن سموم است (مجمع) سموم(به فتح س) باد گرمی است که مانند سمّ نفوذ می‏کند (راغب). . داخل بهشت نشوند تا ریسمان کشتی در سوراخ سوزن وارد شود معنی آیه در «جمل» گذشت ، . مراد از سموم در هر دو آیه عذاب نافذ است . نار سموم آتش نافذ ظاهراً حرارت و یا نیروی مخصوصی است که جنّ از آن آفریده شده و در «جنّ» گذشت .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم