ادیمی

لغت نامه دهخدا

ادیمی. [ اَ می ی ] ( ع ص نسبی ) چرم گر. ادیم گر.
ادیمی. [ اَ ] ( ص نسبی ) منسوبست به ادیم که بطنی است از خولان. ( سمعانی ).
ادیمی. [ اَ ]( اِخ ) رجوع به مبارک محمد شود. ( معجم المطبوعات ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - منسوب به ادیم . ۲ - ادیم گر .

دانشنامه عمومی

ادیمی (نیمروز). اَدیمی، شهری در بخش مرکزی شهرستان نیمروز در استان سیستان و بلوچستان ایران است. این شهر، مرکز شهرستان نیمروز است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت شهر ادیمی برابر با ۳٬۶۱۳ نفر ( ۸۶۲ خانوار ) بوده است.
اقتصاد این شهر مبتنی بر فعالیتهای کشاورزی است البته فرش بافی ( قالی سیستان ) نیز رواج دارد . آب آن از رودخانه تأمین می گردد و از جمله محصولات آن غلات، تره بار و انگور ( روچه سیستان ) است .
جمعیت مردم ادیمی را قوم سیستانی و دیگر مهاجرین تشکیل میدهد . همچنین دین اهالی ادیمی اسلام و مذهب شیعه است و به فارسی ( گویش سیستانی ) سخن می گویند.
شهر ادیمی مرکز شهرستان نیمروز به عنوان شهر ملی خامه دوزی سیستان در فهرست شهرهای ملی صنایع دستی ایران به ثبت رسید.
کاروانسرای فرنگی مربوط به دوره صفوی است و در ۴۲ کیلومتری غرب شهرستان نیمروز و ۹ کیلومتری جاده نیمروز به نهبندان در بخش صابوری روستای میل نادر واقع شده است . کاروانسرای فرنگی در اتفاعی قرار گرفته که گردشگران ضمن تماشای آثار باستانی این اثر از مناظر زیبای دریاچه هامون صابوری در مواقع پرآبی استفاده کافی را خواهند برد .

دانشنامه آزاد فارسی

اَدیمی
شهری در استان سیستان و بلوچستان، شهرستان زابل، و مرکز اداری بخش پشت آب. با ارتفاع ۴۷۵ متر، در دشتی در ۱۴ کیلومتری شمال غربی زابل و کنار رودخانۀ نوراب، قرار دارد. اقلیم آن گرم و خشک است وجمعیت آن ۳,۲۵۶ نفراست (۱۳۸۵).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم