باد دیو

لغت نامه دهخدا

باد دیو. [ دِ دیوْ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دم دیو. افسون شیطان : اینهمه باد دیو بر جان تست. ( تاریخ بیهقی ص 372 ). رجوع به باد شود.

فرهنگ فارسی

دم دیو افسون شیطان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال کارت فال کارت فال نخود فال نخود فال سنجش فال سنجش