ایلخی. ( ترکی ، اِ ) رمه و گله اسبان. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). چارپایانی که آنها را در صحرا برای چرا رها کنند. رمه اسب. ( فرهنگ فارسی معین ). فسیله. سیله. یلخی.دسته اسبان آزاد در مراتع. ( یادداشت بخط مؤلف ).
فرهنگ معین
[ تر. ] (اِمر. ) رمة اسب .
فرهنگ عمید
۱. چهارپایانی که آن ها را برای چریدن در صحرا رها کرده باشند. ۲. رمۀ اسب.
فرهنگ فارسی
چهارپایانی که برای چریدن درصحرارهاشده باشند، رمه اسب ( اسم ) چارپایانی که آنها را در صحرا برای چرا رها کنند رم. اسب .