لغت نامه دهخدا انجام شدن. [ اَ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) پایان یافتن. ختم شدن. برگذار شدن. ( یادداشت مؤلف ). بپایان رسیدن. کامل شدن. ( فرهنگ فارسی معین ). || اجرا شدن. عمل شدن. ( فرهنگ فارسی معین ).