انبان شناور

لغت نامه دهخدا

انبان شناور. [ اَم ْ ن ِ ش ِ وَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خیک پرباد یا سبویی که شناور بمدد آن دردریای عریض شنا تواند نمود. ( آنندراج ) :
درین دریا که مواجش نبیند روی ساحل را
چو انبان شناور از هوا پر کرده ام دل را.وحید ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

خیک پر باد با سبوی که شناور بمدد آن در دریای عریض شنا تواند نمود .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم