لغت نامه دهخدا
البان. [ اِ ] ( ع مص ) باشیر و بسیارشیر شدن قوم. || شیر فرودآمدن در پستان ناقه. || تلبین ( نام آشی است ) ساختن. ( منتهی الارب ).
البان. [ اَ ل َ ] ( اِخ ) نام شهری است به مسافت دو مرحله تا غزنین و بین غزنین و کابل است. ( معجم البلدان ). و رجوع به مرآت البلدان ج 1 ص 92 شود.