افشرده گام

لغت نامه دهخدا

افشرده گام. [ اَ ش ُ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) استوارگام.گام سخت. آنکه گامش محکم و استوار باشد :
چنان زورمندند و افشرده گام
که یک تن بود لشکری را تمام.نظامی.

فرهنگ فارسی

استوار گام گام سخت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال سنجش فال سنجش فال کارت فال کارت فال چای فال چای