افسر خدائی

لغت نامه دهخدا

افسرخدائی. [ اَ س َ خ ُ ] ( حامص مرکب ) پادشاهی. صاحب افسری. تاجداری :
عقل را در بندگیش افسرخدائی داده ام
ایتکینی بوده و الب ارسلان آورده ام.خاقانی.

فرهنگ فارسی

پادشاهی صاحب افسری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال امروز فال امروز فال چای فال چای فال پی ام سی فال پی ام سی