اسپندیار

لغت نامه دهخدا

اسپندیار. [ اِ پ َ ] ( اِخ ) پسر گشتاسب و او روئین تن بود. ( از برهان ). رجوع به اسفندیار شود.

فرهنگ فارسی

اسپندیا(ه . م . ) اسفندیار(ه . م . )

فرهنگ اسم ها

اسم: اسپندیار (پسر) (اوستایی، فارسی) (تلفظ: espand yār) (فارسی: اِسپنديار) (انگلیسی: espand yar)
معنی: اسفندیار، ( = اسفندیار )، آفریده مقدس، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان ایرانی، فرزند گشتاسپ شاه ایران و کتایون دختر قیصر روم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال حافظ فال حافظ فال نخود فال نخود فال کارت فال کارت