استمکان

لغت نامه دهخدا

استمکان. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) برپای بودن. || قادر گردیدن بر چیزی. ( منتهی الارب ). دست یافتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم