ارخام

لغت نامه دهخدا

ارخام. [ اِ ] ( ع مص ) ارخام دجاجه بیضه ها را؛ زیر بال گرفتن ماکیان تخم ها را برای چوزه برآوردن. بر خایه نشستن ماکیان. ( تاج المصادر بیهقی ). زیر بال گرفتن ماکیان بیضه را. ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم