اح

لغت نامه دهخدا

( آح ) آح. ( ع اِ ) سپیده خایه. بیاض البیض. سپیده تخم مرغ.
اح. [ اَح ح / اُح ح ] ( ع مص ) سرفه کردن. ( منتهی الارب ). صوتی است که دلالت بر درد و بیماری سینه کند. گویند اَح الرّجل ؛ هنگامی که سرفه کند. ( تعریفات ).

فرهنگ فارسی

( آح ) سپیده خایه سپیده تخم مرغ
سرفه کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال حافظ فال حافظ فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت