لغت نامه دهخدا اجتثاث. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) از بن برکندن. ( تاج المصادر ) ( زوزنی ). برکندن. بریدن. از بن بریدن. ( زوزنی ). بیخ بُر کردن. استیصال.
فرهنگ معین (اِ تِ ) [ ع . ] (مص ل . ) از بیخ و بن برکندن ، بریدن ، از بن بریدن ، بیخ بر کردن ، استیصال .