ابی شک

لغت نامه دهخدا

ابی شک. [ اَ ش َ ] ( اِخ ) ( پدر خطا ) دختر زیبای شونمیة از طایفه ٔیساکار پرستار داود که پس از داود ادونیاه خواستار او شد و مرادش این بود که با ازدواج او سلطنت را نیزدارا شود و سلیمان او را بجزای کردار وی هلاک کرد.

فرهنگ فارسی

دختر زیبای شونمیه از طایفه یساکار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال عشقی فال عشقی فال نوستراداموس فال نوستراداموس