ابوایوب

لغت نامه دهخدا

ابوایوب. [ اَ اَی ْ یو ] ( ع اِ مرکب ) شتر نر. ( السامی فی الاسامی ). جمل. ( المزهر ). اشتر نر. ابوصفوان. ( السامی فی الاسامی ). اشتر. ( مهذب الاسماء ). || صاحب مؤید الفضلا دو معنی دیگر بدین کلمه داده است یکی سبزه و دیگری تری باران که در شب بارد. لیکن این دو معنی را در جای دیگر نیافتم.
ابوایوب. [ اَ اَی ْ یو ] ( اِخ ) سلیمان بن ابی داودبن بشربن زیاد شاذکونی. مقری بصری حافظ. از حمادبن زید روایت کند و ابومسلم کجی از او روایت آرد. وفات او به سال 234 هَ. ق. بوده است.
ابوایوب. [ اَ اَی ْ یو ] ( اِخ ) کنیت سلیمان بن ابی شیخ. رجوع به ابن ابی شیخ شود.
ابوایوب. [ اَ اَی ْ یو ] ( اِخ ) کنیت سلیمان بن عبدالملک. رجوع به سلیمان... شود.
ابوایوب. [ اَ اَی ْ یو ] ( اِخ ) کنیت سلیمان بن وهب بن سعیدبن عمروبن حصین کاتب. رجوع به سلیمان... شود.
ابوایوب. [ اَ اَی ْ یو ] ( اِخ ) سلیمان بن یحیی الضبی. او راست : کتاب الوقف والابتداء. ( ابن الندیم ).
ابوایوب. [ اَ اَی ْ یو ] ( اِخ ) کنیت سلیمان بن یسار. یکی از فقهای سبعه مدینه. رجوع به سلیمان بن یسار... شود.
ابوایوب. [ اَ اَی ْ یو ] ( اِخ ) مطرف بن مازن کنانی بالولاء یا قیسی بالولاء صنعانی. قاضی صنعاء یمن. او از عبدالملک بن عبدالعزیزبن جریح و جماعت بسیار دیگری حدیث کند و از اوامام شافعی و خلق کثیری روایت آرند. وفات او در اواخر خلافت هارون الرشید به سال 191 هَ. ق. بوده است.

فرهنگ فارسی

اوراست کتاب الوقف و الابتدائ ابن الندیم
کنیت سلیمان بن یسار یکی از فقهای سبعه مدینه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابوایوب (ابهام زدایی). ابوایوب ممکن است اسم و یا کنیه برای اشخاص ذیل باشد: • ابوایوب انصاری، اَبواَیّوبِ اَنصاری، خالد بن زید بن کُلَیب بن نجار (د ۵۲ق/ ۶۷۲م)، از صحابه پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) و از اصحاب امام علی (علیه السلام)• ابوایوب بطلیوسی، بَطَلْیَوْسی، ابوایوب سلیمان بن محمد، معروف به ابن بطّال، فقیه، ادیب و شاعر مالکی قرن چهارم
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی استخاره کن استخاره کن فال کارت فال کارت فال مارگاریتا فال مارگاریتا